لغتنامه دهخدا
خرافات . [ خ ُ ] (ع اِ) حکایتهای شب . (منتهی الارب ). ج ِ خُرافَه . (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از قاموس ). در تداول فارسی ، سخنان پریشان و نامربوط. (برهان قاطع). سخنان بیهوده و پریشان که خوش آینده باشند. (از غیاث اللغات ). سخنان خوش پریشان . (از شرفنامه ٔ منیری ). تُر