غیرزادلغتنامه دهخداغیرزاد. [ غ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (از: غیر، غر + زاد) روسپی زاده . غرزاد. (ناظم الاطباء). حرامزاده . رجوع به غرزاد و «غر» و فرهنگ شعوری ج 2 ورق 186 ب شود.
حرامزاده، حرامزادهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خشوک، خطاییبچه، خطازاده، روسپیزاده، زنازاده، سند، سندره، غیرزاده، ناپاکزاده، نامشروع، ولدالزنا ≠ حلالزاده ۲. تودار، حقهباز، حیلهگر، زیرک، محیل ≠ صاف و صادق