غیبوبةلغتنامه دهخداغیبوبة.[ غ َ ب َ ] (ع مص ) ناپدید شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نهان شدن . نهفتگی . (غیاث اللغات ). || فروشدن آفتاب . (منتهی الارب ). غروب آفت
غبوبةلغتنامه دهخداغبوبة. [ غ ُ بو ب َ ] (ع مص ) شب ماندن طعام . (تاج العروس ) (المنجد)، خواه فاسد شودیا نه ، و بعضی به گوشت اختصاص داده اند. (تاج العروس ). || گندیدن طعام . (المن
غبوبةلغتنامه دهخداغبوبة. [ غ ُ بو ب َ ] (ع مص ) شب ماندن طعام . (تاج العروس ) (المنجد)، خواه فاسد شودیا نه ، و بعضی به گوشت اختصاص داده اند. (تاج العروس ). || گندیدن طعام . (المن
غیبوبتفرهنگ انتشارات معین(غَ بَ) [ ع . غیبوبة ] 1 - (مص ل .) ناپدید شدن ، نهان شدن . 2 - فرو شدن آفتاب . 3 - (اِ مص .) نهفتگی . 4 - غروب (ستارگان ). 5 - مفارقت ، جدایی .
غیبوبتلغتنامه دهخداغیبوبت . [ غ َ ب َ ] (ع مص ) رجوع به غیبوبة شود : تا ازوقت طلوع آفتاب براند بشتاب و سرعت بوقت غیبوبت و فروشدن آفتاب . (تاریخ قم ص 49). رجوع به غیبوبة شود.