غندیلغتنامه دهخداغندی . [ غ َ ] (اِ) ابر. (آنندراج ). ابر و سحاب . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ شعوری ).
غندیلغتنامه دهخداغندی . [ غ َ ] (اِخ ) نام دیوی از دیوان مازندران . (فرهنگ شعوری ). نام دیوی که پدر اولاد دیو و پولاد دیو بود. رجوع به همین دو اسم شود.
قندیلغتنامه دهخداقندی . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 30هزارگزی شمال بیرجند،موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . آب آن
قندیلغتنامه دهخداقندی . [ ق َ ] (اِخ )عبدالملک بن محمدبن عبداﷲبن بشران اموی قرشی واعظ مکنی به ابوالقسم . از محدثان است . وی از احمدبن سلمان نجاد و دعلج بن احمد و جز آنان روایت ک
قندیلغتنامه دهخداقندی . [ ق َ ] (ص نسبی ) نسبت است به قند. آنچه از قند ساخته باشند چون بادام قندی و پسته ٔ قندی . (آنندراج ) (لباب الانساب ) : پسته ٔ قندی اگر جوئی شکرخندش ببین
غندیجانلغتنامه دهخداغندیجان . [ غ ُ / غ َ ] (اِخ ) همان غندجان است . رجوع به غندجان و نزهة القلوب چ لیدن ص 128، 134 و 225 شود.
غندیکلغتنامه دهخداغندیک . [ غ ُ ] (اِ) در تداول مردم گناباد خراسان بمعنی گلوله های پنبه ٔ حلاجی شده کوچکتر از گندشک به اندازه ٔ سه تا چهار نوال .
پولاد غندیلغتنامه دهخداپولاد غندی . [ غ ُ ] (اِخ ) نام دیوی مازندرانی : نه ارژنگ مانم نه دیو سپیدنه سنجه نه پولاد غندی نه بید. فردوسی .نمائی مرا جای دیو سپیدهمان جای پولاد غندی و بید.
غندیجانلغتنامه دهخداغندیجان . [ غ ُ / غ َ ] (اِخ ) همان غندجان است . رجوع به غندجان و نزهة القلوب چ لیدن ص 128، 134 و 225 شود.
غندیکلغتنامه دهخداغندیک . [ غ ُ ] (اِ) در تداول مردم گناباد خراسان بمعنی گلوله های پنبه ٔ حلاجی شده کوچکتر از گندشک به اندازه ٔ سه تا چهار نوال .
پولاد غندیلغتنامه دهخداپولاد غندی . [ غ ُ ] (اِخ ) نام دیوی مازندرانی : نه ارژنگ مانم نه دیو سپیدنه سنجه نه پولاد غندی نه بید. فردوسی .نمائی مرا جای دیو سپیدهمان جای پولاد غندی و بید.
اولادلغتنامه دهخدااولاد. (اِخ ) بروزن پولاد بقول شاهنامه نام پسر گاندی [ غندی ] پهلوان تورانی فرماندار قطعه ای از مازندران (به حدس یوستی آلمانی از کلمه ٔ وردات به معنی پیش بردن ی
قلعه رم روانلغتنامه دهخداقلعه رم روان . [ ] (اِخ ) به نزدیک غندیجان ، قلعه ای است محکم و هوایی گرم دارد و آب آن از مصنعهاست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ کمبریج ص 157). نزهة القلوب آن را د