غلو کردندیکشنری فارسی به انگلیسیembroider, exaggerate, magnify, overcharge, overrate, overstate, stretch
غلو کردنلغتنامه دهخداغلو کردن . [ غ ُ ل ُوو ک َ دَ ] (مص مرکب ) از حد گذشتن . غالی بودن . غلو داشتن . رجوع به غُلُوّ شود : با هرکه دوستی کنی از دل مکن غلوبا هرکه دشمنی کنی از جان مب
overstateدیکشنری انگلیسی به فارسیبیش از حد، غلو کردن، گزافه گویی کردن، اغراق امیز کردن، اغراق گفتن در
overstatesدیکشنری انگلیسی به فارسیبیش از حد، غلو کردن، گزافه گویی کردن، اغراق امیز کردن، اغراق گفتن در