لغتنامه دهخدا
غلة. [ غ ُل ْ ل َ ] (ع مص ) تشنه شدن . سخت تشنه شدن . حرارت در اندرون کسی بودن . (اقرب الموارد). || (اِمص ) تشنگی . سوزش و سختی آن . سوزش شکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عطش یا سختی آن یا حرارت آن . ج ، غُلَل . (از اقرب الموارد). تشنگی به افراط. (برهان قاطع). تشنگی سخت . (فر