لغتنامه دهخدا
غلبون . [ غ َ ] (اِخ ) ابن حسن بن غلبون ، مکنی به ابوعقال . او متصوف و عالم به حدیث و ادب بود. شعر نیز میسرود. وی از اهل قیروان است . به مشرق رفت و در مکه استقرار یافت و از ملازمین حرم گردید و اخبار وی بسیار است . او به سال 291هَ . ق . =<span