غلالغتنامه دهخداغلا.[ غ َ ] (ع اِمص ) قحطی و گرانی نرخ غله و دیگر مأکولات . (ناظم الاطباء). رجوع به غلاء شود : فضلای عصر در ذکر آن غلا منظومات بسیار گفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمین
غلاچلغتنامه دهخداغلاچ .[ غْلا / غ ِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گلاتز . رجوع به گلاتز و قاموس الاعلام ترکی شود.
غلاریسلغتنامه دهخداغلاریس . [ غْلا / غ ِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گلاریس . رج-وع به گلاریس و قاموس الاعلام ترکی شود.
غلاسقوولغتنامه دهخداغلاسقوو. [ غْلا / غ ِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گلاسکو . رجوع به گلاسکو و قاموس اعلام ترکی شود.
غلاسنگلغتنامه دهخداغلاسنگ . [ غ َل ْ لا س َ ] (اِ) فلاخن ، که لفظ دیگرش غلماسنگ است . (فرهنگ نظام ). رجوع به غلماسنگ شود.