قفصدیکشنری عربی به فارسیقفس , درقفس نهادن , درزندان افکندن , جعبه , صندوق , کلبه , خانه کوچک , نوعي پيمانه قديمي زغال سنگ وغيره
غرس الدینلغتنامه دهخداغرس الدین . [ غ َ سُدْ دی ] (اِخ ) شیخ غرس الدین ابراهیم بن شهاب الدین بن الشیخ احمد النقیب . او راست : رساله ٔ الربع المجیب که مشتمل بر مقدمه و بیست باب که آغا
غرس الدینلغتنامه دهخداغرس الدین . [ غ َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد الخلیلی المدنی الانصاری . فقیه شافعی ، در ادب و فضل مقامی داشته است . اصل وی از خلیل (در فلسطین ) بود، مدتی د