فرهنگ فارسی عمید
۱. خیانت کردن.۲. بیوفایی کردن.۳. نقض عهد؛ بیوفایی.۴. خیانت.۵. مکر؛ فریب.⟨ غدر اندیشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غدر کردن⟨ غدر داشتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غدر کردن⟨ غدر کردن: (مصدر لازم) [قدیمی]۱. بیوفایی کردن؛ پیمان شک