۱. (فقه) شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند.
۲. شستن و در آب فروبردن چیزی برای زایل ساختن نجاست یا چرک آن.
〈 غسل ارتماسی: [مقابلِ غسل ترتیبی] (فقه) غسلی که در آن تمام بدن یکمرتبه در آب فروبرود.
〈 غسل ترتیبی: (فقه) غسلی که در آن تمام بدن بهصورت تدریجی و با شیوۀ خاصی (ابتدا سروگردن، بعد طرف راست، و سپس طرف چپ بدن) شسته میشود.
〈 غسل تعمید: در آیین مسیحیت، غسل دادن کودکان و کسانی که به دین مسیح میگروند با آیین مخصوص.
〈 غسل جنابت: (فقه) غسلی که مردان پس از جُنُب شدن بهجا میآورند.
〈 غسل حیض: (فقه) غسلی که خانمها پس از پاک شدن از حیض بهجا میآورند.
〈 غسل دادن: (مصدر متعدی)
۱. (فقه) غسلی که در آن بدن میت طبق دستور شرع، و با شیوۀ خاصی (ابتدا سروگردن، بعد طرف راست، و سپس طرف چپ بدن) شسته میشود؛ غسل میت.
۲. شستشو دادن؛ شستن.
〈 غسل کردن: (مصدر لازم)
۱. (فقه) شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند.
۲. (مصدر متعدی) = 〈 غسل دادن
〈 غسل مسّ میت: (فقه) غسلی که به سبب تماس با میت واجب میشود.
〈 غسل میت: (فقه)
۱. = 〈 غسل دادن
۲. (فقه) [مجاز] = 〈 غسل مسّ میت
شستشو، شست و شو
استحمام، تطهیر، تغسیل، شستشو، طهارت، وضو
ablution