غریزةلغتنامه دهخداغریزة. [ غ َزَ ] (ع اِ) سرشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . سرشت و طبیعت . (غیاث اللغات ). سرشت مردم . (دهار). طبیعت اعم از خیر و شر. ج ، غَرائِز. (اقرب الموارد)
قریظةلغتنامه دهخداقریظة. [ ق ُ رَ ظَ ] (اِخ ) نام مردی است که فرزندان او به قلعه ٔ حصبه نزدیک مدینه سکونت کردند و به وی منسوب شدند. قریظة و نفیر دو برادر و از فرزندان هارون پیغمب
غریزهفرهنگ انتشارات معین(غَ زِ) [ ع . غریزة ] (اِ.) سرشت ، ذات . ؛~ی جنسی غریزة اطفاء شهوت که سبب تولید نسل و بقاع نوع است .
غریزه ٔ جنسیلغتنامه دهخداغریزه ٔ جنسی . [ غ َ زَ / زِ ی ِ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از غرایز. غریزه ٔ اطفاء شهوت که وسیله ٔ تولید نسل و بقای نوع است . رجوع به غریزه شود.
غریزهفرهنگ انتشارات معین(غَ زِ) [ ع . غریزة ] (اِ.) سرشت ، ذات . ؛~ی جنسی غریزة اطفاء شهوت که سبب تولید نسل و بقاع نوع است .