لغتنامه دهخدا
غرنبیدن . [ غ ُرُم ْ دَ ] (مص ) آواز در گلو پیچیدن و شور کردن و فریاد و غوغا نمودن و خروش و بانگ برآوردن . (برهان قاطع). || غریدن . آوازی هول دادن . آواز مهیب برآوردن رعد و جز آن . (از فرهنگ شعوری ) : غرنبیدن نای در کوه و دشت ز آوای تندر همی در