غرغر کردنلغتنامه دهخداغرغر کردن . [ غ ُ غ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آهسته سخن گفتن از سر خشم . غر زدن . (فرهنگ نظام ). سخن گفتن اعتراض آمیز.لندیدن . ژکیدن . ناخشنودی نمودن با کلماتی نامف