غردیانلغتنامه دهخداغردیان . [ غ َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای کِس ّ در ماوراءالنهر. (از معجم البلدان ).
غدیانلغتنامه دهخداغدیان . [ غ َدْ ] (ع ص ) چاشت خوار. (منتهی الارب ): الغدیان ؛ المتغدی ، یقال : رجل غدیان و امراءة غدیا؛ ای متغدّ و متغدّیة. (اقرب الموارد).
غریانلغتنامه دهخداغریان . [ غ َ ری یا ] (اِخ ) دو بنا در کوفه یا دو صخره یا دو خرپشته . و گفته اند آنها قبر مالک و عقیل است که ندیمان جذیمة الابرش بودند، و وجه تسمیه ٔ آن این است
غوردیانلغتنامه دهخداغوردیان . (اِخ ) تلفظ ترکی گردین . نام سه تن از امپراطوران روم : گردین اول و دوم و سوم . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
غدیانلغتنامه دهخداغدیان . [ غ َدْ ] (ع ص ) چاشت خوار. (منتهی الارب ): الغدیان ؛ المتغدی ، یقال : رجل غدیان و امراءة غدیا؛ ای متغدّ و متغدّیة. (اقرب الموارد).
غریانلغتنامه دهخداغریان . [ غ َ ری یا ] (اِخ ) دو بنا در کوفه یا دو صخره یا دو خرپشته . و گفته اند آنها قبر مالک و عقیل است که ندیمان جذیمة الابرش بودند، و وجه تسمیه ٔ آن این است
غوردیانلغتنامه دهخداغوردیان . (اِخ ) تلفظ ترکی گردین . نام سه تن از امپراطوران روم : گردین اول و دوم و سوم . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.