غرتانلغتنامه دهخداغرتان . [ غ َرْ رَ ] (اِخ ) دو تپه ٔ سیاه است در سمت چپ راه توز [ وو ] به سمیرا. (از معجم البلدان ).
قرطعنلغتنامه دهخداقرطعن .[ ق ِ طَ ] (ع ص ) گول . || (اِ) گویند: ما علیه قرطعنة؛ یعنی نیست بر او چیزی . (منتهی الارب ).
قرطانلغتنامه دهخداقرطان . [ ق ُ ] (ع اِ) داهیة. || خوی گیر. || زین یا جل شتر که پالان بر زیر آن نهند. (منتهی الارب ). قرطاط. رجوع به قرطاط شود.