لغتنامه دهخدا
غضاضة. [ غ َ ض َ ] (ع مص ) غضاضة کسی ؛ تازه روی گردیدن او. (منتهی الارب ) (آنندراج ). غضاضة شباب ؛ طراوت و تری و تازگی و جوانی . (از قطر المحیط). تازه شدن . (مجمل اللغة) (مصادر زوزنی ). تازگی . طراوت . (صراح ). || غضاضة طَرف ؛ فروخوابانیدن چشم را.(منتهی الارب ) (آنندراج ). غض