غدفنلغتنامه دهخداغدفن . [ غ ِ دَ ] (ع ص ) تمام اندام . لغتی است در غِدَفْل . (منتهی الارب ). رجوع به غدفل شود.
غدفللغتنامه دهخداغدفل . [ غ ِ دَ ] (ع ص ) ج ، غدافِل . تأنیث آن غدفلة.مرد بلندبالا. || قوی جثه ٔ تمام اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غِدفن . (منتهی الارب ). رجوع به غدفن شو
انداملغتنامه دهخدااندام . [ اَ ] (اِ) بدن . (برهان قاطع) (سروری ) (هفت قلزم ). بدن و تن . (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). بمجاز تمام بدن بلکه مطلق جسم را گویند لهذا اندام گل ، اندام