غتمةلغتنامه دهخداغتمة. [ غ ُ م َ ] (ع اِمص ) عجمیت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن پیدا نتوان گفتن . فصاحت نداشتن . (ناظم الاطباء). عجمت در سخن : تقول فی منطقه غتمة. (اقرب المو
قتمةلغتنامه دهخداقتمة. [ ق ُ م َ ] (ع اِ) نوعی از رنگهای خاکستری . || گیاهی است بدمزه و بدبوی . (منتهی الارب ).