لغتنامه دهخدا
غبارالرحی . [ غ ُ رُرْ رَ حا ] (ع اِ مرکب ) گرد آسیا و آن را در قدیم در بعض مرهمها و ضمادها بکار می بردند. گرد سنگ آسیا. در داروهای چشم به کار است . صاحب اختیارات بدیعی آرد: به پارسی گرد آسیاب خوانند مخفف بود و چون به پیشانی طلا کنند موضع فضلات که به چشم رود بکند - انتهی . و