غده ی بزرگ
لاف و گزاف، سر و صدای بیهوده.
غاغ . (اِ) پودینه . (آنندراج ). پونه . پودنه . حبق . فودنج و رجوع به پونه شود.
غراب؛ زاغ.
=کاغ
گاو