غالاطیالغتنامه دهخداغالاطیا. (اِخ ) گالاسی . ناحیتی در آسیای صغیر که توسط گل ها اشغال شد (278 ق .م .) و در 25 ق .م . مطیع رومیان گردید: والنبات الذی ینبت بقیادوقا (قبادوقیا) و بالب
غانغرایالغتنامه دهخداغانغرایا. [ غ َ ] (معرب ، اِ) (از یونانی گاگرینا ) فساد عضو با بقای حس و فساد عضورا چون حس برجای نباشد شقاقلوس گویند. (از بحر الجواهر). در کتاب قانون بوعلی آمده
درانکلغتنامه دهخدادرانک . [ دَ ن َ ] (اِخ ) دریایی است که آنرا به یونانی غالاغاطیتون خوانند و گویند مقام فرشتگان است . (برهان ) (جهانگیری ).
غالاطیالغتنامه دهخداغالاطیا. (اِخ ) گالاسی . ناحیتی در آسیای صغیر که توسط گل ها اشغال شد (278 ق .م .) و در 25 ق .م . مطیع رومیان گردید: والنبات الذی ینبت بقیادوقا (قبادوقیا) و بالب
غانغرایالغتنامه دهخداغانغرایا. [ غ َ ] (معرب ، اِ) (از یونانی گاگرینا ) فساد عضو با بقای حس و فساد عضورا چون حس برجای نباشد شقاقلوس گویند. (از بحر الجواهر). در کتاب قانون بوعلی آمده
ستخادسلغتنامه دهخداستخادس . [ س ِ ت ِ دِ ] (اِخ ) اسم جزیره ای است در غالاطیا (گالانتی ) که در آن گیاه اسطوخودوس میروید. (ترجمه ٔ فرانسه ٔ ابن البیطار، ذیل کلمه ٔ اسطوخودوس ). رجو
قاردیکشنری عربی به فارسیقير معدني , قيرنفتي , قير طبيعي , برگ بو , درخت غار , برگ غار که نشان افتخاربوده است , بابرگ بويا برگ غاراراستن