غافرفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آمرزنده؛ پوشندۀ گناه؛ بخشایندۀ گناه.۲. (اسم، صفت) از صفات و نامهای خداوند.۳. (اسم) چهلمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۸۵ آیه؛ حم اولی؛ مؤمن؛ طول.
غافرلغتنامه دهخداغافر. [ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غفران . آمرزنده ٔ گناه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آمرزنده و پوشنده ٔ گناه . (مهذب الاسماء) (غیاث ) : همتش آن است تا غالب شود
غَافِرِينَفرهنگ واژگان قرآنآمرزندگان (کلمه عفو به معناي محو اثر است ، و کلمه مغفرت به معناي پوشاندن است )
غافرطیمسلغتنامه دهخداغافرطیمس . [ ] (اِخ )در عیون الانباء آرد که : بین وفات برمانیدس تا ظهور افلاطون طبیب 735 سال فاصله بوده ، و در این مدت طبیبان بر سه قسم بوده اند؛ قسم اول اصحاب
غافریلغتنامه دهخداغافری . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به غافر که بطنی است از بنی سامة. (انساب سمعانی ).
غافریلغتنامه دهخداغافری . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به غافر که بطنی است از بنی سامة. (انساب سمعانی ).
غافرطیمسلغتنامه دهخداغافرطیمس . [ ] (اِخ )در عیون الانباء آرد که : بین وفات برمانیدس تا ظهور افلاطون طبیب 735 سال فاصله بوده ، و در این مدت طبیبان بر سه قسم بوده اند؛ قسم اول اصحاب