عین الدولهلغتنامه دهخداعین الدوله . [ ع َ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) سلطان عبدالمجید میرزابن سلطان عبدالمجید میرزابن فتحعلی شاه قاجار(1261 - 1345 هَ . ق .). از رجال دوره ٔ مظفرالدین شاه . و
عینکلغتنامه دهخداعینک . [ ع َ / ع ِ ن َ ] (اِ مرکب ) چیزی بود که از بلور و شیشه سازند و پیش چشم گذارند. (آنندراج ). آلت ابصار که از قطعه های بلور محدب و یا مقعر ساخته شده بنحوی
دوربین همراهpoint of view camera, lipstick cameraواژههای مصوب فرهنگستاندوربین ویدئویی کوچکی که به کلاه یا لباس یا عینک بازیگر نصب میشود تا نمایی از دیدگاه او را ارائه کند
دوربینلغتنامه دهخدادوربین .(نف مرکب ) کسی که از دور خوب می بیند. (ناظم الاطباء). دوربیننده . که قدرت دیدن دوردست را دارد. که اشیاءیا اشخاص دوردست را تواند دیدن . که دید چشم و نیرو