عیلاملغتنامه دهخداعیلام . [ ع َ ] (ع اِ) کفتار نر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، عَیالیم . (اقرب الموارد).
عیلاملغتنامه دهخداعیلام . (اِخ ) کشوری بود در قدیم شامل خوزستان ، لرستان (پشتکوه ) و کوههای بختیاری کنونی . حدود این کشور از مغرب رود دجله از مشرق قسمتی از پارس ،از شمال راه بابل
ایلاملغتنامه دهخداایلام . (اِخ ) شهر ایلام مرکز دهستان ایلام و نام اولیه ٔ آن حسین آباد بوده است . حسین آباد مرکز تابستانی والی پشتکوه محسوب میگردید. در سال 1309 هَ . ش . پس از ا
ایلاملغتنامه دهخداایلام . (اِخ ) یکی از شهرستانهای استان پنجم کشور است که سابقاً آن را پشتکوه می نامیده اند. این شهرستان در جنوب باختری استان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است
ایلاملغتنامه دهخداایلام . (ع مص ) (از «ال م ») دردمند کردن . (غیاث اللغات ) (تاج المصادر بیهقی ). درد رسانیدن . (منتهی الارب ). || دردمند شدن . (المصادر زوزنی ). || (از «ول م »)
ایلامواژهنامه آزادبه معنی سرزمین آتش خدایان ویا از ریشه ئیل به معنی خدا و به معنی سرزمین خدا اصل ریشه عبری است نه عربی و در تورات نوشته شده است به عنوان آلامتو و به چون ریشه عربی
زبان عیلامیلغتنامه دهخدازبان عیلامی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ایران باستان ج 1 صص 168 - 220، و عیلام و ایلام شود.
دورۀ آغاز عیلامیProto-Elamite periodواژههای مصوب فرهنگستاننخستین مرحله از تمدن عیلام از حدود 3300 تا 2800 ق.م
عیثاملغتنامه دهخداعیثام . [ ع َ ] (ع اِ) درختی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). درخت چنار. (ناظم الاطباء). || طعامی که از ملخ سازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (
عیامیلغتنامه دهخداعیامی . [ ع َ ما ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَیمان . (اقرب الموارد). رجوع به عیمان شود. || ج ِ عَیمی ̍. (اقرب الموارد). رجوع به عیمی شود.
زبان عیلامیلغتنامه دهخدازبان عیلامی . [ زَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ایران باستان ج 1 صص 168 - 220، و عیلام و ایلام شود.
دورۀ آغاز عیلامیProto-Elamite periodواژههای مصوب فرهنگستاننخستین مرحله از تمدن عیلام از حدود 3300 تا 2800 ق.م
خاپیرتیلغتنامه دهخداخاپیرتی . (اِخ ) بومیهای عیلام مملکت خود را در کتیبه ها بدین نام یا(خاتام تی ) خوانده اند. (از ایران باستان ج 1 ص 35).
کودور ناخونتیلغتنامه دهخداکودور ناخونتی . (اِخ ) از پادشاهان عیلام است و چون در برابر حمله ٔقوای جنگی آسور بی قیدی و سستی نشان داد، مردم عیلام وی را کشتند (692 ق .م .). (از ایران باستان
کودور نان خوندیلغتنامه دهخداکودور نان خوندی . (اِخ ) پادشاه عیلام است که در حدود2280 ق .م . شهر «اور» را تصرف و غارت کرد و سلسله ٔ پادشاهان آن را برانداخت و مجسمه ٔ ربةالنوع «اِ رخ » را که