اسپینوزلغتنامه دهخدااسپینوز. [ اِ ] (اِخ ) (جبال ...) سلسله ٔ جبال سِوِن جنوبی ، در ایالات هِرُلت ،تارن و اَوَیرُن . مرتفعترین قله ٔ آن 1126 گز است .
اسپانیش تونلغتنامه دهخدااسپانیش تون . [ اِ ت َ] (اِخ ) (یعنی شهر اسپانیا) قصبه ای است مرکز جزیره ٔکبیره ٔ ژامائیک از جزایر آنتیل آمریکا، در کنار نهرکبره و قرب مصب همین نهر، در 18 درجه و یک دقیقه ٔ عرض شمالی و 79 درجه و <span class="
اسناسلغتنامه دهخدااسناس . [ اَ ] (اِخ ) یا اسناش یا اشناس . در نسخه ٔ خطی تاریخ سیستان متعلق به مرحوم بهار یک جا اسناش و جای دیگر اشناس ، در وفیات الاعیان ابن خلکان (چ مصر ج 2 ص 479) اشناس و گردیزی (زین الاخبار چ برلن ص <span
بزمفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتعاش، جشن، سور، ضیافت، عیش، مجلس، مجلس عیشونوش، محفل، انس، میهمانی ≠ رزم ۲. ماتم