عید غدیرلغتنامه دهخداعید غدیر. [ دِ غ َ ] (اِخ ) یا عید غدیر خم . خُم موضعی است مابین مکه ٔ معظمه و مدینه ٔ منوره که روز هجدهم ذی حجه ٔ سال دهم هجرت (حجةالوداع ) حدیث «من کنت مولاه
عیدفرهنگ فارسی عمید / قربانزادههر روزی که در آن یادبودی از خوشی و شادی برای گروهی از مردم باشد؛ روز جشن؛ جشن. عید اضحی: = عید قربان عید صیام: [قدیمی] = عید فطر عید غدیر: از اعیاد شیعیان، مطاب
غدیر خملغتنامه دهخداغدیر خم . [ غ َ رُ / رِ خ ُم م ] (اِخ )غدیری است بین مکه و مدینه ، و فاصله ٔ آن تا جحفه دومیل است . (معجم البلدان ). موضعی است میان حرمین در ناحیه ٔ جحفه ، بر س
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مستعلی ابوالقاسم احمدبن مستنصربن ظاهربن حاکم بن عزیزبن معزبن منصوربن قائم بن مهدی . از خلفای فاطمی مصر. مولد او در 469 هَ . ق . و جلوس و
عقربکلغتنامه دهخداعقربک . [ ع َ رَ ب َ ] (اِ مصغر) مصغر عقرب . عقرب خرد. و رجوع به عقرب شود. || قرحه ٔ سخت دردناک که در گوشه ٔ ناخن پدید آید. مرضی در گوشه ٔ ناخن . (یادداشت مرحوم