عیدرویلغتنامه دهخداعیدروی . (ص مرکب ) که روی چون عید دارددر بشاشت و خندانی ، بمناسبت شادی و نشاط عید. || کنایه از محبوب است . (آنندراج ) : از در دلها همه دریوزه ٔ جان میکنم عیدرویان هر زمان خواهند قربانی توئی .نورالدین ظهوری (از آنندراج ).</
عَذاراAdharaواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ اپسیلون کلب اکبر با قدر 1/5 که غول درخشانی از ردۀ ب2 به فاصلۀ 570 سال نوری از زمین است متـ . اپسیلون کلب اکبر Epsilon Canis Majoris
آذرگویfireball, large meteorواژههای مصوب فرهنگستانشهاب پرنوری که به درخشش سیارۀ زهره یا پرنورتر از آن باشد
آدروواژهنامه آزادبسیار راستگو، بسیار درستکار، مورد اعتماد، یکی از نام های خداوندگار بسیار راستگو، بسیار درستکار، مورد اعتماد، یکی از نام های خداوندگار