عکسبرداری نقشهسازیmapping photography, cartographic photographyواژههای مصوب فرهنگستانعکسبرداری به منظور نقشهسازی
عکسبرداریphotographyواژههای مصوب فرهنگستانتهیۀ عکس که با تابش امواج الکترومغناطیسی بر لایۀ حساسی مانند برومور نقره انجام میشود
عکسبرداری کاذبرنگfalse colour photographyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عکسبرداری که در آن تصاویر کاذبرنگ تولید میشود
عکسبرداری نوارپیوستهcontinuous-strip photographyواژههای مصوب فرهنگستانثبت عکس بر روی نوار پیوسته، با دوربینهای مخصوص
عکسبرداری همگراconvergent photographyواژههای مصوب فرهنگستانعکسبرداری از یک صحنه، از دو یا چند ایستگاه بهطوریکه محور دوربینها همگرا باشد
دوربین نقشهسازیmapping cameraواژههای مصوب فرهنگستاندوربینی که برای عکسبرداری در نقشهسازی به کار میرود متـ . دوربین نقشهبرداری surveying camera
آرتروگرافیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهعکسبرداری از مفصل بهوسیلۀ اشعۀ ایکس که پس از تزریق هوا یا مواد رنگی به مایع مفصلی صورت میگیرد؛ پرتونگاری.
پرتونگاریفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهعکسبرداری از اعضای بدن و زخمهای درونی برای تشخیص بیماری یا شکستگی استخوان یا پیدا کردن محل اشیای خارجی که وارد بدن شده باشد؛ رادیوگرافی؛ عکاسی با اشعۀ ایکس.
رادیوگرافیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهعکسبرداری از اعضای بدن بهوسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری؛ پرتونگاری.
عکسبرداری کاذبرنگfalse colour photographyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عکسبرداری که در آن تصاویر کاذبرنگ تولید میشود