عَصِيّاًفرهنگ واژگان قرآننافرمان - عصيانگر(عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را م
عِصْيَانَفرهنگ واژگان قرآننافرماني - عصيان (عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را م
عَيْنَاکَفرهنگ واژگان قرآندو چشمت ( در اصل عينان بوده که چون مضاف واقع شده است نون آن حذف گرديده است)
رَاعِنَافرهنگ واژگان قرآنرعايتِ ما را بکن (در عبارت "لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا" به معني به جاي "راعنا "بگوئيد : "انظرنا "،نهي از گفتن کلمه "راعنا"به اين دليل بوده که مسلمانان وقتي
مَّوَاضِعِهِفرهنگ واژگان قرآنمحلهاي قرار گرفتن مراد از تحريف کلمات از مواضعش در عبارت "يُحَرِّفُونَ ﭐلْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ"اين خواهد بود که کلمهاي را در غير آنجايي که بايد به کار رود اس
عَصِيّاًفرهنگ واژگان قرآننافرمان - عصيانگر(عصيان ، در لغت بمعناي تحت تاثير قرار نگرفتن ، و يا به سختي قرار گرفتن است ، مثلا وقتي گفته ميشود کسرته فعصي معنايش اين است که من آن چيز را م