عَبِيدِفرهنگ واژگان قرآنبندگان (جمع "عبد".عباد بيشتر در مورد بندگي خدا و عبيد بيشتر در مورد بردگي انسانها استعمال ميشود )
مدیریت بر مبنای سرکشیmanagement by walking around, management by wandering about, management by walking about, MBWAواژههای مصوب فرهنگستانروشی در مدیریت که در آن بر حضور مستقیم و سرزدة مدیریت در امور کاری و گفتوگو با کارمندان تأکید میشود
اطلاعات هزینههای محلیinformation about typical costsواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات مربوط به هزینههای اضافی احتمالی خرید کالاهای محلی و خدمات متداول در هر مقصد گردشگری
اطلاعات ورودentry information about a countryواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات مربوط به قوانین و مقررات ورود به یک کشور و عبور و خروج از آن
اطلاعات فراغتی ـ ورزشیinformation about sport and leisure facilitiesواژههای مصوب فرهنگستانریز اطلاعات تسهیلات ورزشی و فراغتی موجود در مقصد اعم از اینکه در قرارداد قید شده باشد یا نشده باشد
نورتابabat-jour (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانچراغی معمولاً پایهدار که سرپوشی برای تنظیم نور داشته باشد
ابومالکلغتنامه دهخداابومالک . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) عبید الاشعری . رجوع به ابومالک الاشعری عبید یا عمرو... شود.
ابوالرجاللغتنامه دهخداابوالرجال . [ اَ بُرْ رِ ] (اِخ ) عقبةبن عبید طائی ، برادر سعیدبن عبید طائی . محدث است .