عَالِيَهُمْفرهنگ واژگان قرآنبالاي سر آنها (درعبارت "عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ "از امام صادق (عليهالسلام) روايت شده که در معناي آن فرمود : جامه بهشتي خودش بالاي سر اولياي خدا قرار ميگيرد پس آن را در تن خود ميکنند . )
حالملغتنامه دهخداحالم . [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حلم . محتلم . (منتهی الارب ). || بالغ. (منتهی الارب ). خواب دیده . بجای مردان یا زنان رسیده . خود را شناخته . ج ، حالمون . (مهذب الاسماء).
عالميدیکشنری عربی به فارسیجهاني , مربوط به سرتاسر جهان (مخصوصا در مورد کليساها گفته ميشود) , عام , سراسري , کلي , عمومي , عالمگير , جامع , همگاني
عالمدیکشنری عربی به فارسیدانشور , دانش پژوه , محقق , اهل تتبع , اديب , شاگر ممتاز , عالم , دانشمند , جهان , دنيا , گيتي , روزگار
استبرقلغتنامه دهخدااستبرق . [ اِ ت َ رَ ] (معرب ، اِ) معرب استبرک . (منتهی الارب ). دیبا. (مهذب الاسماء). دیبای ستبر. (ربنجنی ). دیبای سطبر یا دیبا که بزر ساخته باشند یا جامه ٔ حریر سطبر مانند دیبا یا برنداق سرخ مشابه زههای کمان . (منتهی الارب ). دیبای سفت و گنده است مثل اطلس . (غیاث اللغات ).