عوکشةلغتنامه دهخداعوکشة. [ ع َ ک َ ش َ ] (ع اِ) ابزاری است کشتکاران را که بدان خرمن را بر باد دهند و صاف نمایند. (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
گاوکشیلغتنامه دهخداگاوکشی . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندقه ٔ بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، واقع در 107000گزی جنوب ساردوئیه . سر راه فرعی بافت به جیرفت . جلگه ، معتدل ، دارای 125 تن سکنه ، آب آنجا از قنات ، محصول آنجا غ
گاوکشیلغتنامه دهخداگاوکشی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) عمل گاو کشتن . || (اِ مرکب ) محلی که در آن گاو کشند.
لاهو یعنی اوکسی است که نیست کسی اورا منظورازخداوند باری تعالاستواژهنامه آزادلاهو یعنی نیست کسی جزخدای یگانه واوکسی است که نیست کسی اورا