عنهلغتنامه دهخداعنه . [ ع َ هَُ / ع َن ْه ْ ] (ع حرف جر + ضمیر) (از: عن ، حرف جر + ه ، ضمیر متصل ) از او. درباره ٔ او. رجوع به عَن شود.
عنهلغتنامه دهخداعنه . [ ع ُن ْ ن َ ] (اِخ ) روستایی است به یمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از مخالیف یمن است ، و گویند قریه ای است دریمن . (از معجم البلدان ). || نام مردی است
عنةلغتنامه دهخداعنة. [ ع ُن ْ ن َ ] (ع اِ) محوطه ٔ چوب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حظیره و محوطه ٔ چوبی . (ناظم الاطباء). حظیره ای از چوب که برای شتران و اسبان سازند.(از اقرب
عَنْهُمُفرهنگ واژگان قرآناز آنها (در اصل "عَنْهُمْ " بوده که در اثر رسيدن به ساکن وتشديد ميم آن حرکت گرفته است )
عنةلغتنامه دهخداعنة. [ ع ُن ْ ن َ ] (ع اِ) محوطه ٔ چوب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حظیره و محوطه ٔ چوبی . (ناظم الاطباء). حظیره ای از چوب که برای شتران و اسبان سازند.(از اقرب
عَنْهُمُفرهنگ واژگان قرآناز آنها (در اصل "عَنْهُمْ " بوده که در اثر رسيدن به ساکن وتشديد ميم آن حرکت گرفته است )