عنلغتنامه دهخداعن . [ ع َ ] (اِ) در تداول عامه و زبان کودکان ، براز. غایط. گه . گوه . اَن . و گه نیز بصورت صفت برای آدم بد یا چیز نامرغوب و بسیار بد به کار رود. (از فرهنگ لغات
عنلغتنامه دهخداعن . [ ع َ ] (ع اِ) بمعنی جانب . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). و آن در سه مورد بکار رود: الف - هرگاه حرف «من » بر آن داخل
آندیکشنری فارسی به انگلیسیinstant, its, t'other, that, tother, moment, point, second, split second, trice, twinkle, twinkling, whom, wink, yonder
عَنِفرهنگ واژگان قرآناز (در اصل "عَنْ "بوده که در عباراتي نظير"عَنِ ﭐلَّذِي "چون به ساکن يا تشديد رسيده حرکت گرفته است)