عملگر انرژیenergy operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که ویژهمقدارهای آن انرژیهای مجاز سامانه است متـ . عملگر هامیلتونی Hamiltonian operator
عملگرoperator 1واژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک مجموعه بر مجموعۀ دیگر که هریک از آنها دارای ساختار معینی هستند
عملگر اثرردهایtrace-class operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری کراندار بر یک فضای هیلبرت که اثر قدرمطلق آن متناهی است
عدد کوانتومی مؤثرeffective quantum numberواژههای مصوب فرهنگستانعددی کوانتومی که عملاً برای تعیین تراز انرژی با استفاده از فرمول ریدبرگ به کار میرود ولی دقیقاً با عدد کوانتومی اصلی برابر نیست
پیچک 2eddyواژههای مصوب فرهنگستانعنصری از شاره که هویت و عمر خاص خود را دارد و انرژی خود را از شارش اصلی میگیرد
تلاشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه وشش، تقلا، تکاپو[ی]، جِدّ، جدوجهد، جنبوجوش، سختکوشی، رنج، زحمت▼، کار▼، انرژی همت، سعی، اهتمام، مداومت، مجاهدت، جدیت، مساعی، پافشاری عرق