26 فرهنگ

8068 مدخل


عمدا

'amdan

به‌عمد؛ باقصدونیت؛ انجام دادن کاری از روی قصدونیت نه به‌طریق پیشامد و تصادف.

deliberate, deliberately, designedly, intentionally, perversely, purposely, willfully, wittingly