عمالالغتنامه دهخداعمالا. [ ] (اِ) جنگ و خصومت به زبان ماوراءالنهر. (یادداشت مرحوم دهخدا از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ](اِخ ) اسماعیل بن علی بن محمودبن عمربن شاهنشاه بن ایوب ایوبی ، ملقب به عمادالدین و الملک الصالح و الملک المؤید، و مکنی به ابوالفداء.
عماللغتنامه دهخداعمال . [ ع ُم ْ ما ] (ع ص ، اِ) ج ِ عامِل . رجوع به عامل شود. حکام . (ناظم الاطباء). آنان که در دیوان یا دستگاهی به کاری گمارده شده اند. تحصیل داران و کسانی که