علی روحانیلغتنامه دهخداعلی روحانی . [ ع َ ی ِ رُ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلامه ٔ روحانی مقری رحبی ، مکنّی به ابوالحسن . وی از قرائت و شناختن وجوه آن توانایی داشت و مدتی مصاحب صوفیان گشت و
علی رویانیلغتنامه دهخداعلی رویانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) وی از مورخان طبرستان بود و خواندمیر در تاریخ حبیب السیر از او نقل می کند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 406 شود.
علی ریحانیلغتنامه دهخداعلی ریحانی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عبیده ٔ ریحانی بغدادی . مکنی به ابوالحسن . ادیب و نویسنده و شاعر و لغوی بود. وی از خواص مأمون بود و درتألیفاتش روش حکمت
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلامه ٔ روحانی مقری رحبی ، مکنّی به ابوالحسن . محدث و مقری بود. رجوع به علی روحانی شود.
علی مقریلغتنامه دهخداعلی مقری . [ ع َ ی ِ م ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلامه ٔ روحانی مقری رحبی ، مکنی به ابوالحسن . وی محدث و مقری بود. رجوع به علی روحانی شود.
علی رحبیلغتنامه دهخداعلی رحبی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ )ابن محمدبن سلامه ٔ روحانی مقری رحبی ، مکنّی به ابوالحسن . وی محدث و مقری بود. رجوع به علی روحانی شود.
روحانی سمرقندیلغتنامه دهخداروحانی سمرقندی . [ ی ِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) ابوبکربن محمدبن علی روحانی . از شاعران استاد قرن ششم است . نعت و اسم و نسب او را عوفی در لباب الالباب (ج 2 ص 282)«ال
اشباح الروحانیةلغتنامه دهخدااشباح الروحانیة. [ اَ حُرْ رو نی ی َ ](ع اِ مرکب ) (الَ ...) سهروردی در رسالة فی اعتقاد الحکماء در بحث ارباب ریاضت گوید: فیحصل لهم انوار روحانیة حتی یصیر ذلک مل