علی جونقالغتنامه دهخداعلی جونقا. [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن هیثم کاتب ، مشهور به جونقا. وی از منشیان دیوان مأمون و دیگر خلفا بود و از ادیبان و اهل فضل بشمار می رفت و در بکار بردن لغات د
علی آباد جورقانلغتنامه دهخداعلی آباد جورقان . [ ع َ دِ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری همدان و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ هم
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع ُ لا ] (اِخ ) موضعی است به دیار بنی تمیم . (از متن اللغة). علا. (متن اللغة).
علی آباد جورقانلغتنامه دهخداعلی آباد جورقان . [ ع َ دِ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری همدان و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ هم
باغچهلغتنامه دهخداباغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار بلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان که در 22 هزارگزی شمال خاور همدان و 9 هزارگزی خاور علی آباد جورقان واقع است . ناح
جورقانیلغتنامه دهخداجورقانی . [ ] (اِخ )شیخ احمد ذاکر خلیفه ٔ شیخ رضی الدین علی لالای غزنوی وبنی عم حکیم سنایی . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ).
جریرلغتنامه دهخداجریر. [ ج َ] (اِخ ) ابن عبدالحمید کندی . از روات است . او از اشیاخ مرفوعاً روایت کند که : «وصیی و خلیفتی فی اهلی وخیر من اخلف بعدی علی ». جوزقانی در کتاب الاباط