علی البدللغتنامه دهخداعلی البدل . [ ع َ لَل ْ ب َ دَ ] (ع ص مرکب ) به عنوان جانشین . به عوض چیزی یا کسی . فرعی بجای اصلی .- عضو علی البدل ؛ در برابر عضو اصلی ، کسی را گویند که بجای
علی البدلفرهنگ انتشارات معین(عَ لَ لْ بَ دَ) [ ازع . ] (ص مر.) کسی که در کمیته یا هیأتی جانشین دیگری گردد، جانشین .
آلترناتیوفرهنگ انتشارات معین(تِ) [ فر. ] ( اِ.) شق یا راه حل دوم به جای شق یا راه حل اولیه ، علی البدل ، گزینه .
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) کندی زیدبن حسن بن سعید بغدادی مقری نحوی . نامه ٔ دانشوران در ترجمه ٔ احوال او آرد: کنیتش ابوالیمن و از بزرگان علمای ادب و نحو است