علی آباد درازهلغتنامه دهخداعلی آباد درازه . [ ع َ دِ دِ زَ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران واقع در 10 هزارگزی جنوب علیشاه عوض . دارای 229 تن سکنه . این ده در مسیر سیاه آب ،
علی آبادلغتنامه دهخداعلی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان واقع در 81 هزارگزی شمال باختری راور و 35 هزارگزی شمال راه فرعی راور به کرمان . دا
علی آبادلغتنامه دهخداعلی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان سلطان آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی خاور راه خلف آباد به رامهرمز. دارای 40 تن سکنه است . (از
علی آبادلغتنامه دهخداعلی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 29 هزارگزی جنوب باختری بافت و در سر راه فرعی بافت به خبر. ناحیه ایست جلگه و دا
علی آبادلغتنامه دهخداعلی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان حصن بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 60 هزارگزی باختر زرند و 9 هزارگزی جنوب راه مالرو زرند به بافق . دارای 15 تن س
علی آبادلغتنامه دهخداعلی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان حرجندبخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 55 هزارگزی شمال کرمان و 3 هزارگزی باختر راه مالرو شهداد به راور دارای 5 تن
کیلهلغتنامه دهخداکیله . [ل َ / ل ِ ] (اِ) پیمانه باشد که بدان غله و آرد و چیزهای دیگر پیمایند. (برهان ) (آنندراج ). در بهار عجم نوشته که کَیله پیمانه ٔ غله و جز آن ، و این مفرس
ارسنجانلغتنامه دهخداارسنجان .[ اَ س َ ] (اِخ ) (خره ٔ...) بلوکی است میانه ٔ مشرق وشمال شیراز محدود از جانب مشرق به آباده ٔ طشک و از سمت شمال ببلوک کمین و از طرف مغرب بنواحی مرودشت
کمینلغتنامه دهخداکمین . [ ک َ ] (اِخ ) نام محالی است در فارس به سه منزلی شیراز. (انجمن آرا) (آنندراج ). نام یکی ازدهستانهای هشتگانه ٔ بخش زرقان شهرستان شیراز است و از سیزده آباد
دالکیلغتنامه دهخدادالکی . [ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای یازده گانه ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر است و حدود و مشخصات آن به قرار زیر میباشد: از شمال به ارتفاعات کتل ملو. از خا
زیتونلغتنامه دهخدازیتون . [ زَ ] (ع اِ) درخت زیت . (منتهی الارب ). نام درختی که روغن وی معمول اطباست . (بهار عجم )(آنندراج ). زیتون بن . درختی همیشه سبز و از محصولات گرمسیری و می