علیرغمواژهنامه آزادبرخلاف؛ مثلاً «علیرغم میل باطنی» یعنی به ناچار، بالاجبار و بدون تمایل قلبی. بر کامه.
علی رغملغتنامه دهخداعلی رغم . [ ع َ لا رَ م ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بر خلاف میل و خواهش . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). به ناخواست . به ناخواه . بررغم . نه بر میل : امشب براستی
علی الرغملغتنامه دهخداعلی الرغم . [ ع َ لَرْ رَ ] (ع ق مرکب ) برخلاف میل . (از آنندراج ). بر رغم . رجوع به «علی رغم » شود.
neverthelessدیکشنری انگلیسی به فارسیبا این اوصاف، با اینحال، هنوز، باز، ضمنا، با این وجود، معهذا، علیرغم