الیغلغتنامه دهخداالیغ. [ اَل ْ ی َ ] (ع ص ) آنکه سخن نیکو نتواند بیان کرد، یا سخن او بسوی یاء بازگردد یعنی کلامش یأناک باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ||
علفدیکشنری عربی به فارسیعليق , علوفه , علف , تلا ش وجستجو براي عليق , غارت کردن , پي علف گشتن , کاوش کردن