علم اطلاعاتinformation scienceواژههای مصوب فرهنگستانمطالعه و تحلیل نظاممند منابع و توسعه و گردآوری و سازماندهی و اشاعه و ارزشیابی و کاربری و موقعیت اطلاعات در همۀ اشکال متـ . اطلاعرسانی
عالِم اطلاعاتinformation scientist, information specialistواژههای مصوب فرهنگستانفردی که علم اطلاعات را میداند و میتواند نیازهای اطلاعاتی محققان و دانشمندان را برآورده سازد متـ . اطلاعرسان
اطلاعات عامcomplete informationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در بازی که در آن بازیگران، شناختی مشترک از همۀ عوامل دارند
ضوابط عام برای امنیت فنّاوری اطلاعاتcommon criteria for information technology securityواژههای مصوب فرهنگستاناستانداردی برای ارزیابی سامانهها و محصولات فنّاوری اطلاعات از قبیل سامانۀ عامل و شبکههای رایانهای و سامانههای گسترده و برنامههای کاربردی
عالِم اطلاعاتinformation scientist, information specialistواژههای مصوب فرهنگستانفردی که علم اطلاعات را میداند و میتواند نیازهای اطلاعاتی محققان و دانشمندان را برآورده سازد متـ . اطلاعرسان
جغرافیالغتنامه دهخداجغرافیا. [ ج ُ ] (معرب ، اِ) کلمه ٔ معرب از اصل یونانی ژئوگرافی است مرکب از ژئو به معنی زمین و گرافن به معنی نوشتن و تشریح کردن که روی هم رفته معنی نگارش زمین ا
اخلاق اطلاعاتیinformation ethics, ethics of information, info-ethicواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از علم اخلاق که به بررسی روابط میان تولید و نحوۀ اشاعه و استفاده از اطلاعات میپردازد