علمبهلغتنامه دهخداعلمبه . [ ع َ ل َ ب َ / ب ِ ] (اِ) چوب بلند. چوب باریک و بسیار بلند.- درازعلمبه ؛ بسیار طویل بی اندام . در تداول مردم تهران «درازاَلنگه » گفته شود.
المبهلغتنامه دهخداالمبه . [ اَ ل َ ب َ / ب ِ ] (اِ) در تداول عامه ، چوبی بلند پوست باز کرده بدرازای سه چهار گز. چوب دراز باریکتر از دستک . تیر نازک که سخت بلند و نیز افراشته بود.
علبةدیکشنری عربی به فارسیقوطي , چاي دان , نارنجک , گازاشک اور , کوله پشتي , بقچه , دسته , گروه , يک بسته(مثل بسته سيگاروغيره) , يکدست ورق بازي , بسته بندي کردن , قرار دادن , توده کردن ,
عِلْمِهِفرهنگ واژگان قرآنعلمش - دانشش (کلمه علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود)
عِلْمُهَافرهنگ واژگان قرآنعلم آن - دانش آن (کلمه علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود)