علشلغتنامه دهخداعلش . [ ع َ ] (ع اِمص ) سبکی . (ناظم الاطباء). || آزمندی و حرص . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسن ).
علشطلغتنامه دهخداعلشط.[ ع َ ل َش ْ ش َ ] (ع ص ) بدخو. و در صحت این کلمه شک است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
علشطلغتنامه دهخداعلشط.[ ع َ ل َش ْ ش َ ] (ع ص ) بدخو. و در صحت این کلمه شک است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
علوشلغتنامه دهخداعلوش . [ ع ِل ْ ل َ ] (ع اِ) از «علش » مشتق ، و در کلام عرب شین بعد از لام نیامده است مگر در همین کلمه و نیز در کلمات «لش » و «لشلشة» و «لشلاش ». (از اقرب الموا