علجونلغتنامه دهخداعلجون . [ ع ُ ] (ع ص ) شتر بسیارگوشت . (از اقرب الموارد). || ماده شتر سخت و توانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
علیونفرهنگ انتشارات معین(عِ لِّ ی ّ ) [ ع . ] (اِ. ص .) جِ عِلّیُ. 1 - بلندی - ها. 2 - عالی ترین درجات بهشت . 3 - ملکوت اعلی .
عُرْجُونِفرهنگ واژگان قرآنشاخه خرما(البته از نقطهاي که از درخت بيرون ميآيد ، تا نقطهاي که برگها از آن منشعب ميشود . اين قسمت از شاخه را عرجون ميگويند ، که به خاطر سنگيني برگها معمولا خم
عِلِّيُّونَفرهنگ واژگان قرآنجاهايي يا چيزهايي که داراي علو(برتري) روي علو ديگر و يا به عبارتي علو دو چندانند
علیونلغتنامه دهخداعلیون . [ ] (اِخ ) نام تیره ای (بطنی ) است از حجایا، که آن یکی از قبایل بادیه ٔ شرق اردن است . این بطن به شش فخذ ذیل تقسیم میشود: حمادات ، بطنة، زعاریر، طحائرة،
علیونلغتنامه دهخداعلیون . [ ع ِل ْ لی یو ] (ع ص ، اِ) ج ِ عِلّی ّ در حالت رفع. رجوع به عِلّی ّ شود. || (اِخ ) منزلی است در آسمان هفتم که درآن ارواح مؤمنان باشد. (منتهی الارب ).
شترلغتنامه دهخداشتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندان
عُرْجُونِفرهنگ واژگان قرآنشاخه خرما(البته از نقطهاي که از درخت بيرون ميآيد ، تا نقطهاي که برگها از آن منشعب ميشود . اين قسمت از شاخه را عرجون ميگويند ، که به خاطر سنگيني برگها معمولا خم
علیونلغتنامه دهخداعلیون . [ ] (اِخ ) نام تیره ای (بطنی ) است از حجایا، که آن یکی از قبایل بادیه ٔ شرق اردن است . این بطن به شش فخذ ذیل تقسیم میشود: حمادات ، بطنة، زعاریر، طحائرة،
علیونلغتنامه دهخداعلیون . [ ع ِل ْ لی یو ] (ع ص ، اِ) ج ِ عِلّی ّ در حالت رفع. رجوع به عِلّی ّ شود. || (اِخ ) منزلی است در آسمان هفتم که درآن ارواح مؤمنان باشد. (منتهی الارب ).
علمون دبلتایملغتنامه دهخداعلمون دبلتایم . [ ] (اِخ ) (سرپوش دو قطعه ٔ انجیر) یکی از منازل بنی اسرائیل که در نزدیکی نهر ارنون بود. و امکان دارد که همان بیت دبلاتایم باشد. (قاموس کتاب مقدس