۱. نشان؛ نشانی.
۲. آنچه برای راهنمایی در جایی نصب میکنند.
۳. [قدیمی] علم؛ رایت؛ درفش: ◻︎ در جنگ و در سفر ز دو سایه جدا مباد / از سایهٴ علامت و از سایهٴ همای (فرخی: ۳۹۱).
۴. وسیلهای شامل یک قطعه چوب یا فلز افقی با میلهها و پرههایی که بهصورت عمودی در بالای آن وصل شده و در مراسم عزاداری عاشورا آن را بر دوش حمل میکنند.
۱. آیت، آیه، نشان، نشانه، نمود، نمودار
۲. انگ، داغ
۳. شاخص، شاخصه
۴. رایت، علم
۵. اشاره
نشانه