عقلانیلغتنامه دهخداعقلانی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب به عقل . عقلی : شخص انسان را ز حق یک نور عقلانی عطاست روح ده دانست که اعضا برنتابد بیش از این .خاقانی .
خودیابی عقلانیrational recoveryواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خودیابی بر پایۀ رویکرد عقلانی ـ هیجانی که در تقابل با برنامۀ گروههای دوازدهقدمی است
عقلانیتrationalityواژههای مصوب فرهنگستانتبعیت از عقل و استدلال یا انتخاب اهداف معقول و وسایل متناسب با آن اهداف
خودیابی عقلانیrational recoveryواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خودیابی بر پایۀ رویکرد عقلانی ـ هیجانی که در تقابل با برنامۀ گروههای دوازدهقدمی است
عقلانیتrationalityواژههای مصوب فرهنگستانتبعیت از عقل و استدلال یا انتخاب اهداف معقول و وسایل متناسب با آن اهداف
عقلانیت محدودbounded rationalityواژههای مصوب فرهنگستانمنطقی که به تصمیمها یا اقداماتی میانجامد که تنها در بخشی از سامانه معنادار به نظر میرسد، اما در بافت یا نظامی گستردهتر غیرعقلانی است
خودیابی عقلانیrational recoveryواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خودیابی بر پایۀ رویکرد عقلانی ـ هیجانی که در تقابل با برنامۀ گروههای دوازدهقدمی است
نظریۀ گزینش عقلانیrational choice theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که بر پایۀ آن تصمیمگیرندگان و ذینفعان تصمیمگیریهای خود را براساس محاسبۀ سود و زیان انجام میدهند تا آنچه گمان میرود بهترین و مفیدترین است حاصل شود متـ . گزینش عقلانی rational choice